مخاطبان مناظره، بین خنده و اشمئزاز!
عجب شبی بود شیخ!
آقای کروبی! احمدینژاد مظلوم علیرغم سوالات گزندهای که از شما کرد و شما را در محضر ملت به چارمیخ کشید، باز هم رعایت حال شما را کرد، خودتان خوب میدانید که آنچه که او گفت قطرهیی از «یم» خدمات!! مشفقانه سیساله شماست.
- متن زیر قدری بیپرده است، اما ناگزیر از این صراحتیم، چرا که درس آموخته شده در محضر شیخ مهدی کروبی را تقدیم خودش میکنیم، واین همان چیزی است که کروبی آن را به شهامت و شجاعت تعبیر میکند.
شیخ باهوش! اصلاحات در مناظره با احمدینژاد تمام نظام را مانند پول خرد، در اوج سخاوت خرج بیبرنامگی و کمحواسی خویش نمودند. شیخ از حضرت امام راحل تا ننجونش، پای همه را پیش کشید تا شاید بر روی کارشناسنبودن خویش سرپوش بگذارد. کروبی در تمام سخنرانیها و مناظرههایش، دائما ملت را به تیمش حواله داده و خود را از شر توضیحاتی کارشناسی (همان چیزی که بالاخره با هنرمندی احمدینژاد به نداشتنش اعتراف کرد) رها میکند. شیخ مهدی، مخاطبان شبکه3 را بین خنده و اشمئزاز سرگردان نگه داشته بود، وی در ابتدای مناظره تبختر و تکبر خویش را به خوبی نشان داد و اثبات کرد که احمدینژاد کاملا درست میگوید و آقایان با فاصله گرفتن از خط امام، خود را تافته جدا بافته از ملت فرض میکنند.
جناب شیخ مهدی کروبی، بترسید از ملتی که خونشان را فدای نام خمینی کبیر کردند، شما وقاحت را از حد گذراندهاید، برای کسب قدرت حتی از امام هم خرج میکنید؟
مرا ببخشید اما این یاوه را چه کنیم که گفتید: امام به شما یک احکام و اجازههایی داده که به هیچکس دیگر نداده؟ و بدین ترتیب تاکنون برای گرفتن پول از امثال شهرام جزایری، فقط امام امت را خرج نکرده بودید که این کار زشت را نیز کردید!
از کجا معلوم این احکامی که از آن سخن میگویید فردای پیروزی در انتخابات موجب قانونگریزی شما و خودسریهای اقتصادیتان! نشود. واقعا ناز شست مجلسی که شما رییساش بودهاید!
آقای کروبی! پراکندگی کاغذهای جلوی رویتان در مناظره به خوبی نشان میداد که کوه استوار فرزند ملت، چگونه مغز و ذهن شما را مغشوش ساخته بود. من بر استراتژی احمدینژاد در مقابله با هر کدام از شما سه یار دبستانی درود میفرستم، دکتر احمدینژاد به درستی شما را به زاویهیی برد که شما خود به «کارشناس» نبودنتان اعتراف نمایید و نشان دهید که اینکاره نیستید.
جناب کروبی اگر از «نن»جونتان بپرسید به شما خواهد گفت که نباید تیم کارشناسیتان را با گلادیاتورهای عهد باستان اشتباه بگیرید، که دائما در مناظره با رقبایتان بگویید باید کارشناسانمان را بیاوریم.
آقای کروبی شاید ننجونتان به شما یاد داده باشد که: «بیار آنچه داری ز رندی و زور؟»
اما متوجه باشید که تاریخ مصرف این ضربالمثل مربوط به زمانی است که شما رییس مجلس ششم بودید و امثال شهرام جزایری با دادن همیانهای سیصد میلیونی، میدان یافتند تا در راهروهای مجلس تحت ریاست شما مانند زالو رشد و نمو نمایند. شما با حجب! و حیای! کامل چشم در چشم دهها میلیون نفر نشستهاید و میگویید، شهرام جزایری از شما چیزی نخواسته است؟ آیا برای شهرام جزایری با دادن هر آنچه که از «رندی و زور» ($) داشت، شما را مانند دیگران در مجلس خریداری نکرد تا با آرامش کامل بتواند در راهروهای خانه ملت، به کسب رانت و فعالیتهای اقتصادی خویش ادامه دهد؟مگر خانه ملت در دست شما امانت نبود که راهروهایش را به ثمنبخس میدان تاخت و تاز مفسدانی چون جزایری قرار دادید؟
آقای کروبی!
احمدینژاد مظلوم علیرغم سوالات گزندهای که از شما کرد و شما را در محضر ملت به چارمیخ کشید، باز هم رعایت حال شما را کرد، خودتان خوب میدانید که آنچه که او گفت قطرهیی از « یم» خدمات!! مشفقانه سیساله شماست.
شیخ! خسته نشدید بس که زندان رفتنتان را به رخ ملت کشیدید؟ اگر ما ملت حاضر باشیم تا به همانگونه که شما شکنجه شدید، تنبیهمان کنید، شما حاضرید در عوض، هر آنچه ($) را که در این سه دهه نصیبتان شده، تمام و کمال به صندوق ملت واریز نمایید؟
سخن در رثای شما بسیار است و نیازی هم نیست چرا که خود شما در برابر احمدینژاد و ملت دست به خودکشی سیاسی زدید. راستی یادتان است که در انتخابات مجلس هشتم گفتید که: «من یک تیر دارم و آن را در انتخابات ریاستجمهوری شلیک میکنم»؟ ... در نوشته قبلی پیشبینی شده بود که تیرتان هوایی است و الحق صدای تیر هواییتان از آنتن شبکه سه در سراسر ایران شنیده شد.
شیخ، اجازه میخواهم تا سوالی را از محضرتان بپرسم و مطمئنم که همه، حتی «ننجون» محترمتان هم پاسخ آن را میدانند.
سوال این است: بنده به درستی نمیدانم که حقوق یک رییسجمهور چقدر است؟ اما فرض میکنیم که ماهیانه 10 میلیون تومان باشد (دست بالا را می گیریم) و در نتیجه اگر 48 ماه یکدوره ریاستجمهوری طول بکشد، میکند به عبارت 480 میلیون تومان و اگر دست بالاتر را هم بگیریم حداکثر تا یک میلیارد تومان برای کل دوره چهارساله یک رییسجمهور کنار بگذاریم، پاسخ دهید که مبلغ یکصدمیلیارد تومان خرج انتخاباتتان را از کجا آوردهاید؟
اگر از خودتان است که میبایست ملت باهوش ایران را در جریان بگذارید، هم بگویید که این همه ثروت حلال! را چگونه به دست آوردهاید؟ هم بگویید برای حداکثر یک میلیارد تومان حقوق در تمام طول دوره ریاستجمهوری، چرا یکصد میلیارد تومان خرج میکنید؟ واقعا احساس تکلیف کردهاید؟ واقعا شما هنور در خط امام هستید؟
اگر از خودتان نیست، بفرمایید از کیست؟ و برای چه به شما دادهاند؟ مطمئنید اینبار هم «رندی و زور» جزایریهای دیگری نصیبتان نشده؟ اگر اینچنین است، باور کنیم که کرسیهای کابینه تان را پیشفروش نکردهاید؟
نکند برای رییسجمهور شدنتان نیز حکمی از امام دارید که به شما اجازه میدهد که چنین رقمی را بگیرید تا دستتان به کرسی قدرت برسد؟
شیخ مطمئنید که «شیفته خدمت» هستید، نه چیز دیگر؟
آقای کروبی شما در کمال ادب و متانت، منتخب ملت را به «ننجونتان» ارجاع دادید. بنده شما را به همان بزرگمردی میسپارم که شما فخر زیارتش و همنشینیاش را دارید و ما آرزوی دیدارش را در جهان آخرت به دل داریم:
«...ما میخواهیم یک حاکمی در همه ایران – اگر انشالله موفق بشوند مسلمین – در همه ممالک اسلامی یک حکومت باشد که مال مردم را نخورد. یک حکومت باشد که برای قانون متواضع باشد، یعنی سر پیش قانون فرود بیاورد، قانون هر چه گفت قبول بکند، نه اینکه قانون برای مردم عادی باشد، (و) قدرتمندها از قانون مستثنی باشند...»
و در جایی دیگر فرمودند:
«... پس ما متن اسلام را که مطالعه بکنیم اینجور نبوده است که متن اسلام آمده است که سلاطین را تسلط بدهد بر فقرا، بر طبقه بعد، قدرتمندها را سلطه بدهد بر غیر قدرتمندها، متن اسلام اینجور نبوده.»
و در جایی دیگر نیز فرمودند:
«...این اسلام در آن متن اولیهیی که هیچ دیگر تصرفی از هیچجا در آن نبوده، این آیا مردم را دعوت کرده به اینکه با اغنیا بسازید؟ اغنیا اگر چیزی از شما بردند، این قدرتها اگر آمدند و مال شما را برداشتند، شما دیگر حرف نزنید؟؟...»
پیشبینی میکنم که آقایان موسوی و کروبی در مناظره با هم در یک پارادوکس بزرگ گیر خواهند کرد، از طرفی هر دو، نه برنامه خاصی برای ارائه دارند و نه قدرت منطق و استدلال درستی؟
از طرف دیگر هر دوی این عزیزان هنوز هم کامشان از رویارویی با سرباز دلاور اسلام، شیرینتر از عسل است! و دلشان میخواهد بدون حضورش اعاده وجهه کنند.
و اما ...
از طرفی هر دو از یکدیگر انتظار دارند تا طرف مقابل به نفع آن یکی کنار بکشد، بنابراین هر دوی این عزیز دانشمند، بین حذف یکدیگر و یا کوبیدن احمدینژاد سرگردان خواهند بود.
باید منتظر ماند دید.
هر چند که میتوان از هماکنون آغاز دوران بازنشستگی کروبی را به وی تبریک گفت.
منبع: اقتدار ملی